6 نکته مهم که از مشاوره ازدواج یاد گرفتم
نخستین سال ازدواج ما از هر نظر عالی و کامل بود. بسیاری از زن و شوهرها به زندگی ما غبطه میخوردند و میخواستند راز و رمز ازدواج موفق ما را بدانند. من و همسرم در شغل و هم در زندگی شخصیمان موفق بودیم. همه چیز عالی و زیبا بود و من چیز بیشتری از زندگی نمیخواستم. اما همانطور که میگویند، مانند همه بدیها، چیزهای خوب نیز از بین میروند. با گذشت زمان، ما با شرایط و واقعیتهای زندگی روبرو شدیم و واقعیتهای زندگی چهره واقعی خود را به ما نشان داد بهطوریکه هیچ دلخوشی نمیتوانست ما را از این شرایط بحرانی بیرون بیاورد.
دعوا با همسر جزء روال عادی زندگی من شد و عشق از اوایل ازدواج از زندگی مشترک ما رخت بسته بود. قبل از اینکه همه چیز بدتر شود، مشاوره ازدواج به یاری ما آمد و به ما کمک کرد تا روابط مان را دوباره از سر بگیریم. مشاوره ازدواج به ما کمک کرد چگونه با ترس، انتظارات، خشم و رفتارهای پرخاشگرانه برخورد کنیم و آنها را مدیریت کنیم. من نکته هایی را که قبلاً از آن آگاه نبودم از مشاوره ازدواج یاد گرفتم که به من کمک کرد به زندگی زناشویی و ازدواجم سر و سامان بدهم. در این نوشته قصد دارم این نکات را با شما نیز در میان بگذارم.
حساسیت های همسر خود را بشناسید
هر کسی حساسیت هایی دارد و شخصیت اش به گونه ای شکل گرفته است که وقتی حرفی می زند و یا کاری انجام می دهد، آن را نشان می دهد. اینها همه به خاطر تجربیات دوران کودکی تا بزرگسالی است که شما در زندگی داشتهاید. بنابراین واکنش نسبت به چنین عواملی غیرقابلکنترل است. درنتیجه برای ایجاد یک پیوند قوی و داشتن ارتباط خوب با همسرتان، باید از “دکمههای” حساس همسرتان آگاه باشید تا از طرف شما واکنش منفی ایجاد نکند.
همه ما بسیاری از انواع این حساسیت ها را داریم که از آنها آگاهی نداریم. انواع این حساسیت ها شامل؛ حساسیت به خشم و پرخاشگری، حساسیت به احترام و ادب، حساسیت به ناامیدی، حساسیت به ارزش ها، و حساسیت به ضعف و سستی هستند که شما باید از عواقب آنها اجتناب کنید. این حساسیت ها باعث می شود تا خاطرات گذشته زنده شوند و موجب واکنش احساسی منفی می شوند. شما مسئول این حساسیت های منفی نیستید، اما مطمئناً خاطرات سرکوبشده و احساسات همسرتان را باز میگردانید و آنها را برایش زنده می کنید.
حساسیت های خودتان را بشناسید
شما نیز مانند همسر تان دارای حساسیت هایی هستید. همه ما خاطراتی را در ناخودآگاه مان سرکوب کرده ایم که هنگام تحریک برای ما یادآوری می شوند. بنابراین، باید از چیزهایی که ما را آشفته، ناراحت یا خشمگین می کنند، آگاه باشیم. ممکن است چیزی در مورد همسر ما وجود داشته باشد که ما آن را دوست نداریم، برخی از عادت های آنهاست که ما را تحریک و عصبانی می کند درنتیجه مانع از ارتباط درست و حسنه می شود. بسیار مهم است که با ملایمت با آنها ارتباط برقرار کنید تا بتوانید روابط زناشویی خود را سر زنده و شاد نگه داشته و یک ازدواج موفق را تجربه کنید. بنابراین قبل از اینکه بتوانید شریک زندگی خود را بشناسید، باید خودتان را بشناسید. کارل یونگ، روانشناس مشهور گفته است: “همه چیزهایی که باعث عصبانیت و رنجش ما نسبت به دیگران می شود، باعث درک و شناخت خودمان می شوند”. به عبارت دیگر، حساسیت های ما، معلمان ما هستند.
رفتار نرم و ملایمت آمیز در مقابل خشم
غالب اوقات واکنش ما به درد، ترس و آزردگی، خشم است و افراد درد خود را در پشت نماد خشم پنهان می کنند؛ زیرا نشان دادن خشم آسان تر از نشان دادن آزردگی و بیان رنجش است. خشم، یک نوع مکانیسم دفاعی است که به ما در مخفی کردن ترس ها، نقاط ضعف، خجالت ها و تقصیر های مان کمک می کند. شما باید یاد بگیرید خشم خود را با ملایمت و از راه های قابل تحمل و منطقی برای شریک زندگی خود ابراز کنید. خشم موجب خشم و اضطراب بیشتر می شود و به رابطه زناشویی و ازدواج شما آسیب می زند، اما بیان ناراحتی و درد، شریک زندگی شما را به فکر وادار می کند که چه اشتباهی رخ داده است.
به جای سرزنش، با همسر خود همدردی کنید
من و همسرم دائماً همدیگر را مقصر میدانستیم و یکدیگر را سرزنش میکردیم بهطوریکه همدیگر را مسئول خراب شدن رابطه و نابودی ازدواج مان میدانستیم. چیزی که ما نمیدانستیم این بود که سرزنش، عذر و بهانه خودخواهانه ای است که موجب می شود یک نفر به قیمت ناراحتی و نارضایتی دیگری احساس بهتری داشته باشد. مهم این است که بپذیریم هیچ یک از ما کامل نیستیم. بنابراین به جای عیب جویی از نقص و کمبودهای شریک زندگی خود، سعی کنید به طور محبت آمیز برخورد کنیم و در مورد چیزهایی که شما را ناراحت و عصبانی می کند، به آرامی و ملایمت بازخوردهای سازنده بدهید. در برقراری ارتباط با همسر، برنده یا بازنده شدن مد نظر نیست. بلکه مهم درک این نکته است که با سرزنش یکدیگر، نمی توان یک ارتباط مؤثر برقرار کرد.
نسبت به زندگی مشترک خود مسئولیتپذیر و فعال باشید
وقتی به جای انفعال و واکنشپذیری، تصمیم میگیریم که فعالانه عمل کنیم، مسئولیت بهبود رفتار خودمان را بر عهده میگیریم نه اینکه منتظر شویم تا شریک زندگی خود را تغییر دهیم. بنابراین ما احساس مسئولیت میکنیم و ایجاد تغییرات مثبت در رابطه را جزء وظیفه خود میدانیم. وقتی متوجه شدیم که تغییرات مثبت با اقدام و رفتار ما صورت میگیرد، دیگر احساس نا امیدی و درماندگی نمیکنیم. مسئولیتپذیری و پویا بودن به ما کمک می کند تا از سرزنش همدیگر دست بر داریم و طرف مقابل مان را مسئول کمبودها و نقص های خود ندانیم. به این ترتیب، به جای نشستن و انتظار کشیدن برای اینکه حالا ببینیم چه پیش می آید، هدف ما ایجاد ارتباط قوی با شریک زندگی مان می شود. علاوه بر این، مهم است که توجه داشته باشیم وقتی که یکی از زن یا شوهرها تغییر کند، کل سیستم خانواده به سوی تغییر پیش می رود.
بدون توجه به رفتار همسر تان شما بهترین باشید
در نهایت، مهم نیست که چقدر از شما انتقاد و عیب جویی می شود یا اینکه همسرتان چقدر شما را مسئول خراب شدن رابطه می داند، شما نیازی به پائین آوردن سطح و شأن خود ندارید. شما بهترین خود باشید، زیرا زمانی که یکی از زوجین منطقی باشد، دیگری هم تلاش می کند تا رفتار خود را بهتر کند. علاوه بر این، اگر شما تلافی کنید یا واکنش نشان دهید، اذیت می شوید و احساس درماندگی به شما دست می دهد. همانطور که مارک تواین گفته است: “خشم اسیدی است که بیشتر به ظرفی که در آن ذخیره شده است آسیب می رساند.”
زمانی که دو نفر با ویژگی های شخصیتی و طرز فکر متفاوت در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا بقیه زندگی خود را با هم سپری کنند، طبیعی است که برخورد و تضاد اتفاق بیفتد. اما مهم طرز برخورد و رفتار ماست که باعث خوشبختی می شود. همانطور که هریت لرنر گفته است: “تفاوت ها نه ما را تهدید می کنند و نه باعث جدایی ما می شوند، بلکه تفاوت ها و اختلاف نظرها ما را آگاه و توانا می کنند و به ازدواج ما انرژی می بخشند.